
«صغری خدادادی»، رییس زندان قرچک و سایر مسوولان این زندان، به بهانه قطع آب و برق به زنان زندانی گرسنگی میدهند. منابع ایرانوایر تایید کردهاند که روز دوشنبه ۲۷مرداد۱۴۰۴، مسوولان این زندان به بهانه تعطیل شدن آشپزخانه این زندان، فقط یک ماست به بیش از هزار زن زندانی در این زندان که فعالان میگویند بهویژه بهدلیل زنانه بودن، شرایطی بهشدت غیرانسانی دارد، دادهاند.
روز سهشنبه، ۲۸مردادماه نیز تا ساعت ۴بعدازظهر به این بهانه که برق نبوده، به هیچکس غذا ندادهاند. شرایط در این زندان که پیش از این نیز به «قبرستان» مشهور بوده، غیرقابل زیست است و مسوولان زندان بهشدت مراقبند مبادا زنان زندانی سیاسی که بعد از حمله اسراییل به اوین به قرنطینه قرچک منتقل شدند با زندانیان عادی برخوردی نداشته باشند، تا نتوانند درباره آنچه این زندان بر سر محرومترین و به حاشیهراندهشدهترین زنان میآورد، اطلاعرسانی کنند.
ندانی که قبرستان بود، حالا جهنم هم شده است
وقتی در آخرین روز جنگ ۱۲روزه، اسراییل به زندان اوین حمله کرد، در میان وحشت و تهدید شلیک به زندانیان از سوی نیروهای سرکوب، زنان زندانی اوین را به زندان قرچک منتقل کردند. پیش از این بارها اطلاعرسانی زنان زندانی سیاسی محبوس در قرچک از وضعیت غیرانسانی نگهداری از زنان جرایم عمومی در زندان قرچک، تنها زندان زنانه ایران، باعث شده بود که آنها را از قرچک به اوین منتقل کنند.
در خردادماه ۱۴۰۱، «نرگس محمدی» و «عالیه مطلبزاده»، دو فعال مدنی که آن زمان هر دو در قرچک حبس بودند، در نامهای از شرایط بهداشت این زندان خبر دادند. آنها در این نامه از «سرریز شدن چاههای فاضلاب زندان قرچک به تمام بندها و حیاط بندها طی سه روز گذشته»، «گرمای شدید کویری»، «آلایندههای شیمیایی خطرناک همیشگی» و «بوی تعفن شدید و حشرات موذی»، بهعنوان نمونههایی از شرایط بهداشتی این زندان یاد کردند که به گفته آنها جان بیش از هزار زن زندانی در بندهای مختلف این زندان، بهخطر انداخته است.
در این نامه تاکید شده: «فیلترها و سیستم فرسوده تسویه آب زندان دوباره از کار افتاده و کیفیت و عرضه غذا به زندانیان و محدودیتهای اعمال شده برای تهیه مواد غذایی و دارویی و خدمات پزشکی از بیرون به خاطر مخالفتهای مسوولان زندان شرایط را برای زندانیان بدتر از قبل کرده است.»
همانزمان دو فایل صوتی از زندان قرچک نشان میداد، در قرچک زندانیان از کمبود شدید دارو، گرسنگی همیشگی در اثر کمبود غذا، وفور مواد مخدر و قرصهای اعصاب و روان و عدم دسترسی به آب آشامیدنی و هوای قابل نفس کشیدن در این زندان خبر میدهند.
حالا اطلاعات رسیده به ایرانوایر نشان میدهد که شرایط از حدودا سه سال پیش نهتنها بهتر نشده، بلکه بدتر نیز شده است.
یک فرد مطلع به ایرانوایر میگوید که «وقتی برق میرود، تا ساعتها کولرها قطع است و صرفا با برق اضطراری، دستگاههای تهویه ناکارآمد، بهزور کار میکنند.» به گفته او، «تمام ساعات شبانهروز بوی نامطبوع و متعفنی که در آن محدوده جاریست، به زندان هم میرسد» و مسوولان زندان، از ترس اطلاعرسانی درباره شرایط این زندان که پیش از این قبرستان و بعد هم گاوداری بوده و بههمین دلیل حداقل استانداردهای یک زندان با ظرفیت هزار نفره را ندارد، «مطلقا اجازه و فرصت هیچگونه تماس و ارتباطی با خانمهای جرایم غیرسیاسی، داده نمیشود»، مگر اینکه بهصورت کاملا اتفاقی در بهداری، دیدارهای کوتاهی صورت بگیرد.
او ادامه میدهد: «قرچک از اول هم شرایط خوبی نداشت. معروف است به اینکه قبرستان بوده و گاوداری اما حالا با قطعیهای برق و آب و این گرمای طاقت فرسا، دیگر تبدیل به جهنم شده است.»
برای نوزادان مادران زندانی شیرخشک نیست
وضعیت دستشوییها و فاضلاب زندان قرچک، «اسفناک و فاجعه» است.
بسیاری از زندانیان جرایم غیرسیاسی که از گروههای به حاشیه رانده شده هستند، در تامین مایحتاج زندگی خود در زندان ناتوانند. به همین دلیل، «تعدادی از بچههای منتقلشده از اوین و ساکن در قرنطینه قرچک، پیجویِ احوال و وضعیت زنان جرایم غیرسیاسی بودند و مشتاق کمک و رساندن صدای آنها به بیرون، اما عملا هیچ امکانی تاکنون ایجاد نشده است.»
اشاره فرد مطلعی به زندانیانی است که نیاز به پرداخت دیه یا جریمه دارند یا برای کسب رضایت فقط میتوانند روی کمکهای مردمی حساب کنند. با اینحال، مقامات زندان مانع همکاری زندانیان سیاسی که شناختهشدهتر هستند و در نهایت اطلاعرسانی در اینباره میشوند.
یکی از منابع همچنین به کمبود شدید شیرخشک و پوشک برای اطفالی که با مادرشان حبس میکشند، اشاره کرده و میگوید: «در بند مادران هم مشکل کمبود شیرخشک و پوشک بچه وجود دارد و هم چنانچه به کارت زندانی پولی واریز شود، هرچند اندک و محدود، زندان از دادن شیر و پوشک، خودداری میکند و زندانی ناچارست از فروشگاه تهیه کند.»
نمیخواهند زنان آمده از اوین زندانیان غیرسیاسی قرچک را ببینند
مقامات زندان قرچک طوری برنامهریزی کردهاند که مانع مواجهه زنان منتقل شده از اوین با زندانیان غیرسیاسی قرچک شوند. به گفته یک منبع آگاه ایرانوایر، «زندانیان اوین، به برخی از فضاهای عمومی زندان قرچک، اجازه تردد ندارند، مثل باشگاه یا راهروهای نزدیک به بندعمومی یا فروشگاه بزرگتری که در بند عمومی هست و اجناس بیشتری دارد.»
زنان منتقلشده از اوین «صرفا در همان قرنطینه و فروشگاه کوچکی که دارد و هواخوری بند که اغلب بهخاطر بوی تعفن وحشتناکی که در آن منطقه هست و گرمای شدید»، کمتر استفاده میشود، اجازه تردد دارند.
فرد مطلعی از دسترسی آسان داشتن به بهداری زندان توسط زندانیان خبر داده، اما میگوید: «در اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان، محدودیتهای جدی وجود دارد و خانمهایی که از اوین آنجا هستند، اعزام با پابند و دستبند را نمیپذیرند و این میشود که اعزام، صورت نمیگیرد.»
او میگوید: «مسوولان قرچک گفتهاند قوانین اینجا برای همه یکسانست و ما نمیتوانیم بین شما و زندانیان داخل بند عمومی، تبعیضی قایل شویم. باید دستبند و پابند ببندید.»
به گفته او به زنان منتقل شده از اوین گفتهاند که احتمالا تا پایان تابستان به بند ۶ زندان اوین منتقل خواهند شد.
به گفته این شخص، شرایط عمومی نگهداری از زندانیان زن در قرچک، بد است و مسوولان زندان از اینکه جامعه درباره وضعیت زندانیان زن که اغلب از محرومترین اقشار جامعه ایران هستند مطلع شود، خوششان نمیآید: «فضای کوچک، بدون تهویه و نور کافی، آب شرب ناسالم، کیفیت پایین غذا، کمبود خدمات بهداشتی و درمان، تراکم بالای زندانیان که تقریبا هزار نفر در آن زندان هستند و بلاخره اینکه در این روزها، گرمای طاقتفرسای تابستان، نبود فضای باز متناسب، خراب بودن کولرها و ناکارآمدی سیستمهای سرمایشی و فقدان تهویه مناسب هم به همهچیز اضافه شده.»