
از چهاردهم فروردین ۱۴۰۳، همزمان با حمله هوایی اسراییل به ساختمان ضمیمه کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، زنجیرهای از بحرانهای امنیتی، محیطزیستی و زیرساختی در کشور شدت گرفت. بحرانی که با گذشت زمان نهتنها فروکش نکرده، بلکه نشانههایی از گسترش و پایداری آن مشاهده میشود. در چنین شرایطی، اعلام تعطیلیهای گسترده و غیرمنتظره، به ابزاری تکراری و البته غیرموثر برای مدیریت این بحرانها تبدیل شده است.
تعطیلات فراوان نابههنگام در ایران بیش از آنکه راهحل باشد، پاککردن صورتمساله است. این تعطیلات که غالبا ریشه در مشکلاتی نظیر آلودگی شدید هوا، سرمای بیسابقه، کمبود انرژی و قطعی گاز و برق و حالا بیآبی دارند، پیامدهای قابلتوجهی برای اقتصاد کشور بهویژه بخش خصوصی و کسبوکارهای خرد و متوسط بههمراه داشتهاند.
تعطیلیهای بدون برنامه و پیشبینیناپذیر، بهویژه در مقاطع زمانی حساس، فضای اقتصادی کشور را به محیطی پرریسک، بیثبات و فرساینده برای فعالان اقتصادی تبدیل کرده است. بسیاری از کسبوکارها، بهویژه در بخش خدمات و تولید کوچک، با خسارات جبرانناپذیری روبهرو شدهاند که تداوم آن میتواند ساختار اشتغال و معیشت را نیز تهدید کند.
این گزارش با ارایه تصویری شفاف از واقعیتهای امروز اقتصاد ایران به بررسی اثرات این سیاست ناپایدار بر کسبوکارهای کوچک و متوسط و در نهایت اقتصاد کشور در سطح کلان، میپردازد.
هزینه یک روز تعطیلات برای هر ایرانی
رقم کل تولید ناخالص ایران در سال ۲۰۲۴ حدود ۴۳۷میلیارد دلار برآورد شده است. با در نظر گرفتن روزهای کاری در تقویم ایران که حدود ۲۳۵روز است، ( ۲۶روز تعطیلات ملی و مذهبی و ۱۰۴ روز، تعطیلات پایان هفته را از ۳۶۵روز سال کم میکنیم) به این نتیجه میرسیم که سهم هر روز کاری از تولید ناخالص ملی، حدود ۱میلیارد و ۸۶۰میلیون دلار است. رقمی که در صورت تعطیلی هر روز کاری، از تولید ناخالص کشور کسر شده و به اقتصاد کشور ضربه میزند.
با در نظر گرفتن جمعیت حدود ۹۲ میلیون نفری کشور، هر روز تعطیلی پیشبینینشده و خارج از تقویم رسمی، بهطور متوسط معادل ۲۰دلار خسارت مستقیم به هر شهروند ایرانی تحمیل میکند. با احتساب نرخ ارز ۹۰هزار تومانی، این رقم معادل حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان در روز به ازای هر ایرانی خواهد بود. رقمی قابل توجه که در مقیاس ملی، زیانی چند صد هزار میلیارد تومانی را تنها در یک روز رقم میزند.
با این حال، این ارقام تنها بخشی از ماجرا را بازتاب میدهند. آنچه در این میان کمتر دیده میشود، اثرات دومینووار و پیشرونده این تعطیلات بر ساختار اقتصادی کشور است.
تعطیلیهای ناگهانی موجب کُند شدن چرخه تولید و خدمات، کاهش نقدینگی در کسبوکارها، افت درآمد خانوارها و در نهایت افزایش بیکاری و ورشکستگی بنگاههای کوچک میشوند.
این روند، در صورت تکرار، به شکل لایهلایه و خزنده، رکودی عمیقتر را در بدنه اقتصاد تزریق میکند. رکودی که بازگشت از آن، بهمراتب هزینه بالاتر از زیانهای اولیه خواهد داشت.
خط زمانی تعطیلات غیرعادی در ایران از فروردین۱۴۰۳
با توجه به اینکه معمولا تعطیلاتی که در پی شرایط بحرانی مانند کمبود برق، گاز، آب، آلودگی هوا یا شرایط اضطراری دیگر، بهصورت مقطعی، منطقهای و در سطح استان یا شهر، صورت میگیرند، اشاره به مدتزمان و محل دقیق اعلام این تعطیلات در حوصله این گزارش نمیگنجد اما بهطور کلی، فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳، آلودگی شدید هوا منجر به تعطیلی مدارس و ادارات در تهران و کلانشهرها شد. در پاییز و اسفند۱۴۰۳ سرمای هوا و کمبود گاز دولت را ناچار به اعلام تعطیلی گسترده در۲۵ استان کشور برای صرفهجویی در مصرف گاز کرد .حملات سایبری و موشکی اسراییل در خرداد ۱۴۰۴ منجر به اختلال اینترنت، حمل و نقل، انرژی و تعطیلی عملی کسبوکارها، ادارات، بانکها و بورس برای مدتهای متفاوت شد.
تیر۱۴۰۴ موج گرمای شدید بحران گسترده برق را تشدید کرده و به تعطیلی ۸ تا ۱۵ استان کشور انجامید. حالا اما در مردادماه در حالیکه همچنان بحران برق ادامه دارد، فاجعه بحرانیتر کمآبی هم به عوامل تعطیلیزا اضافه کرده تا دولت بدون داشتن راهکار بلندمدت و موثر به واکنش لحظهای و کوتاهمدت و اعلام تعطیلیهای اضطراری مخرب و قطع خدمات وادارد.
آورده تعطیلات تحمیلی برای کسبوکارهای خرد
در پی بحران کمآبی در تیرماه، «فاطمه مهاجرانی»، سخنگوی دولت بهتازگی اعلام کرده که برای صرفهجویی در مصرف آب و البته نشاط اجتماعی بعد از دوران جنگ، ممکن است که دولت دست به تعطیلی یک هفتهای بزند. سخنگوی دولت ایران با اشاره به اینکه متوجه مشکلات اقتصادی هست، از مردم خواسته که در این یک هفته به مسافرت بروند.
هر چند که در نهایت این طرح در هیات دولت به تصویب نرسید اما مردم در فضای رسانهای و مجازی خطاب به سخنگوی دولت میگویند حقوق خانم سخنگوست که به ازای روزهای تعطیلی هرچند روز که باشد از محل مالیات کسبوکارها پرداخت میشود در حالی که کاسب اگر کار نکند درآمد از دست میدهد.
آنها بابت روزهای تعطیل، تخفیف مالیاتی و تخفیف سود بانکی هم به او تعلق نخواهد گرفت و باید به موقع مالیات و عوارض دولتی و اجاره مغازه را پرداخت کند.
کاهش درآمد و سودآوری
تعطیلی اجباری بهمعنای از دست دادن فرصت فروش و ارایه خدمات برای بسیاری از کسبوکارهاست. این امر بهطورمستقیم بر درآمد و سودآوری آنها تاثیر میگذارد. در روزهای بحرانی و تعطیلی، حضور مشتریان در بازار به حداقل و یا حتی به صفر میرسد و فروش کسبوکارهای خرد به شدت کاهش مییابد.
کسبوکارهایی مانند رستورانها، کافهها و فروشندگان لوازم خانگی و… که از فروشندگان لوازم ضروری و کالاهای اساسی نیستند بیش از دیگران آسیب میبینند.
هزینه ثابت بدون درآمد
بسیاری از کسبوکارها، حتی در روزهای تعطیل، همچنان با هزینههای ثابت مانند مالیات، اقساط بانک، اجارهبها، حقوق و دستمزد کارکنان (کارگران روزمزد بیشترین آسیب را میبینند)، و قبوض انرژی مواجه هستند.
با وجود تعطیلیهای غیررسمی، دولت همچنان مالیاتها را طلب کرده و صاحب کسبوکار باید به موقع اجاره محل کار خود یا عوارض و هزینههای قانونی را پرداخت کند. معمولا در در چنین مواردی، مهلت پرداخت مالیات تمدید نشده یا بدون مهلت بوده و در صورت عدم پرداخت به موقع اقساط بانکی، پرداخت سود و جریمه اضافه هم بر صاحب کسبوکار تحمیل میشود و صاحبان مشاغل خرد یا مجبور به استقراض برای تأمین اجاره و حقوق هستند یا کلاً فعالیت را تعلیق میکنند.
تحمیل هزینههای جدید
در شرایطی که بحرانهایی مانند کمبود برق، آب و گاز کنترل نشده و دولت دست به راه حل های چسب زخمی و موقتی میزند، کسبوکارهای کوچک مجبور به خرید ژنراتور برق، یواسپی، مخزن آب، و تجهیزات سرمایشی موقت می شوند.
در چنین شرایطی، هزینه نگهداری کالا در انبارها هم بالا میرود چرا که قطعیهای نامنظم و تعطیلات ناگهانی، باعث ایجاد بینظمی در تأمین کالا شده و مالک کسبوکار را مجبور به خرید حجمی و بیش از موارد معمول در شرایط بحرانی میکند.
از طرفی برای کسبوکارهایی که با محصولات فاسد شدنی سروکار دارند (مانند مواد غذایی)، تعطیلات ناگهانی میتواند منجر به ضرر و زیان هنگفت بهدلیل فساد کالا شود.
کاهش پایداری زنجیره تامین
تعطیلات پیشبینی نشده از طرفی و قطعی برق و اینترنت از سوی دیگر، فعالیت فروشگاهها و تامینکنندگان آنلاین را بهشدت مختل میکند و افزون بر این در برخی تعطیلات اعلام شده، باربریها و اداره پست هم فعالیت ندارند. بنابراین علاوه بر اختلال در کار و فروش آنلاین، در ارسال و دریافت مرسولههای پستی هم وقفههای طولانی ایجاد میشود تا جایی که گاهی مشتری کسبوکار را از خرید منصرف میکند.
اختلال در عملیات بانکی و مالی
تعطیلی بانکها و سیستم بانکی، نقد شدن چکها، انجام پرداختهای تجاری، خرید و فروش و تامین مالی را بهتاخیر میاندازد که میتواند زنجیرهای از مشکلات اقتصادی را در پی داشته باشد. بسیاری از کسبوکارهای کوچک برای تسویه حسابهای مالی خود به نظام بانکی وابسته هستند.
رقم زیانهای مختلف برای کسبوکارهای متفاوت، یکسان نبوده و بهصورت دقیق قابلمحاسبه نیست اما اگر برای مثال یک فروشگاه مواد غذایی در تهران را با روزانه ۲۰میلیون تومان فروش در نظر بگیریم، اثر مستقیم تعطیلی بر درآمد این کسبوکار در ۵ماه گذشته به این شرح است.
- با فرض حداقل افت ۵۰درصدی فروش به رقم ۷۰میلیون تومان کاهش فروش این مغازه در یک هفته تعطیلی که بهدلیل آلودگی هوا اعلام شده، میرسیم.
- تعطیلی سرما و کمبود گاز به مدت ۲روز و افت ۵۰درصدی فروش هم حدود ۲۰میلیون تومان کاهش فروش را برای این مغازهدار بههمراه خواهد داشت.
- بحران برق و گرما این مغازهدار را وادار به خرید ژنراتور کوچک میکند که میتواند تا ۵۰میلیون تومان برای او هزینه داشته باشد.
- تعطیلی یکروزه که بهدلیل بحران آب در تهران اعلام شد بههمراه خرید مخزن آب تا ۱۰میلیون تومان مجموعا معادل ۲۰میلیون تومان هزینه روی دست این کاسب فرضی تهرانی میگذارد.
- تعلیق فروش در سه روز اول حملات اسراییل و افت فروش در ۹روز باقی جنگ هم فروش کاسب تهرانی مورد مثال این گزارش را تا ۱۵۰میلیون تومان پایین میاورد.
به این ترتیب این مالک مغازه کوچک با متوسط فروش ۲۰میلیون تومان در روز، با بیش از ۲۵۰میلیون تومان کاهش فروش و بیش از ۶۰میلیون تومان هزینه مستقیم، باید زیان تعطیلاتی را بدهد که دولت برای حل بحران، اعلام کرده است.
با در نظر گرفتن سود ۳۰درصدی از فروش، این مغازهدار حداقل ۱۳۵ میلیون تومان زیان خالص بدون در نظر گرفتن آسیبهای وارد آمده به تجهیزات و یخچال مغازه در اثر نوسانات برق و ضرری که بابت اختلال در زنجیره تامین و توزیع هست، متحمل میشود.
زیانهای ساختاری بر صنایع بزرگ و کوچک و گسترش بیکاری
تعطیلیهای متعدد علاوه بر اختلال در کسبوکار مردم و مختل کردن زنجیره تامین، بهرهوری ادارات دولتی و درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم نهادها و سازمانهای مختلف اداری را تا اندازه قابل توجهی پایین میآورد. خصوصا سازمانهایی مانند شهرداریها که بخش بزرگی از درآمد آنها از محل فعالیت خود این سازمانها تامین میشود.
بهعلاوه صنایع مادر و کارخانجات بزرگ که منبع اصلی درآمدهای ارزی کشور هستند، هم بهدلیل قطعی برق و گاز و آب و هم به دلیل تعطیلیهای مکرر با کاهش تولید و بهرهوری مواجه میشوند.
در حال حاضر در استانهای مختلف کشور، قطعیهای مکرر برق و آب و اعلام تعطیلیها، میزان تولید و فروش کارگاهها و کارخانجات بزرگ و کوچک را به شدت پایین آورده است. بنابراین، بلای تعدیل نیرو، گریبان صاحبان صنایع و بیکاری، گلوی صدها نفر از کارگران، کارمندان و کارکنان این سازمانها و شرکتهای وابسته را گرفته و زندگی بسیاری دیگر را تهدید می کند. این شرایط، وضعیت معیشتی مردم خصوصا در مناطق کمدرآمد و کم برخوردار را وخیم تر کرده است.
این وضعیت وخیم اقتصادی و مالی بهصورت زنجیروار به شرکتها و کارگاههای وابسته، شرکتهای تبلیغاتی، رسانهها و… تاثیر گذاشته و دومینووار ورشکستگی و مشکلات مالی را به رگههای داخلی اقتصاد ایران تزریق میکند. همانطور که در یک سال گذشته شاهد افزایش آمارهایی هستیم که این وضعیت را تایید میکنند.
افزایش آمار چکهای برگشتی، مصادره املاک بابت بدهیهای مالیاتی، بدهیهای بانکی، ورشکستگی و رشد بیسابقه تعدیل نیرو، تنها بخشی از این آمارهای نگرانکننده هستند.
از طرفی وقتی وضعیت مالی و درآمدی بنگاههای کوچک و بزرگ اقتصادی وخیم باشد این اشخاص حقیقی و حقوقی، امکان بازپرداخت تسهیلات دریافتی از بانکها را ندارند و عدم بازگشت منابع بانکها، چرخهکاری و مالی بانکهای کشور را نیز با مشکل مواجه کرده و همین عدم گردش پول در اقتصاد عامل تشدید تورم و رکوردزنی افزایش قیمتها در بازار کنونی است.
تعطیلات پیدرپی در ایران که حاصل انباشت بحران وضعیت ناپایدار از جمله وقوع جنگ است، در کنار کاهش تولید ناخالص ملی، تورم و گرانی را در پی دارد. در یک فقره بهای نان و غلات طی مدت یک ماه ۱۶.۶ درصد جهش کرده و قیمت برنج ایرانی ۲۸درصد بالا رفت.
وضعیت وخیم صنایع مادر و پس از آن شرکتها و کارگاههای متوسط و کوچک را میتوان بهروشنی در تالار بورس ایران مشاهده کرد. شاخصهایی که آشکارا کاهش سودآوری و زیاندهی صنایع تولید و خدمات ایران را منعکس میکنند. هفتههاست که ریزش و سقوط و افت و خروج سرمایه رنگ سرخ به تابلو تالار سرمایه ایران پاشیده تا سهامداران شاهد کاهش روزانه ارزش سرمایه های خود در این بازار ناامن باشند.