هم‌آیش اسلو در نروژ چه‌گذشت؟- مصاحبه اکبر کرمی با یونس شاملی

هم‌آیش اسلو در نروژ چه‌گذشت؟

اکبر کرمی در گفت‌وگو با یونس شاملی از رهبران حزب دمکرات آذربایجان ایران : 

پرسیده‌ام: در هم‌آیش اسلو در نروژ چه‌گذشت؟ چرا ملی‌گرایی و سرکوب در واکنش به هم‌آیش حقوق‌بشری اسلو چنین سرسام‌آور و پرحاشیه بود؟ چه کسانی در این هم‌آیش بودند؟ چرا و چه‌گونه به آن هم‌آیش فراخوانده شدند؟ چه‌کسی فراخواننده و میزبان بود؟ چه می‌خواستند و برآمد کار چه شد؟ چرا با آن‌که از نبود جای‌گزین در پادایست‌مان ایرانی بسیار ناله می‌شود، در کار برساختن جای‌گزین چنین کارشکنی می‌شود. چرا گروه‌ها و کسانی در میان مخالفان و منتقدان هستند که برای خود نقش برادر بزرگ‌تر ساخته‌اند؟ آیا این برادران بزرگ‌تر دل‌نگران مردم‌سالاری هستند؟ یا مردم‌سالاری در گفتار آنان می‌آید تا شکاف‌ها ی رفتاری و پندارین آن‌ها را بپوشاند؟ با این جریان نادان و فریب‌کار چه باید کرد؟

چرا ما پس از دو سده مبارزه برای توسعه و ترقی و یک سده تکاپو برای سامانیدن قدرت و ریختی از لیبرال دمکراسی هنوز در چم‌و‌خم سیاست‌ورزی درمانده‌ایم؟ چرا هنوز امکانی و چشم‌اندازی برای گذار فراهم نیست؟ دش‌واری کار کجاست که نمی‌گذارد این ویرانه ایران شود؟ آسیب‌شناسی راه رفته چه می‌گوید؟ فرآیندها ی گذار و نیروها ی پیش برنده ی آن‌ها در نبود دریافت درخور و ژرف از سیاست و باره ی آن یعنی قدرت، آیا می‌توانند به برآمدن و برساختن مردم‌سالاری برسند؟ آیا میوه ی درخت جمهوری‌خواهی در نبود سازوکارها و فن‌آوری‌ها ی  رسیده ی سیاست، می‌رسد؟ و آیا در هم‌بودمانی که هنوز قدرت و اراده به آن نکوهیده و سرکوب می شود، و به جای قدرت هنوز بسیاری به دین، اخلاق یا دانش چشم‌دارند، زمان چیدن سیب مردم‌سالاری نزدیک شده است؟ نهادها ی مدنی و سیاسی در ایران که هنوز از آوار نوسازی‌خرکی رنج‌می‌برد، چه‌گونه بالاخواهد آمد؟ چه‌گونه با هراس پارچه‌پارچه‌شدن ایران باید روبه‌رو شد؟
 

منتشر شده در