آتشسوزی گسترده در جنگلهای قرهداغ، نمنق جلفا و دیزمار وارد مرحلهای شده است که اهالی منطقه آن را «فاجعهی خاموش» مینامند. از دو روز پیش شعلهها با سرعت در شیبهای خشک و پوشش مرتعی پیش میروند و هر ساعت دهها هکتار را میبلعند. تصاویر ارسالی از روستاهای پیرامون نشان میدهد دود غلیظ آسمان منطقه را تیره کرده و حیات وحش در حال کوچ اضطراری است. با این حال نهادهای مسئول هنوز نیرو و تجهیزات مؤثر اعزام نکردهاند و مردم محلی، با بیل و آتشکُوبهای دستی، تنهابازدارندهی آتش شدهاند.
به گفته فعالان محیطزیست، نبود بالگرد آبریز، کمبود تانکر، و ضعف لجستیکِ اطفای حریق جنگلی، به سوختن سریعتر جنگلهای ارزشمند قرهداغ و نمنق دامن زده است. این مجموعه جنگلها از غنیترین زیستبومهای شمالغرب و پناهگاه گونههای کمیاب هستند؛ با وجود این، سالهاست در تخصیص بودجه و مدیریت بحران در حاشیه قرار گرفتهاند.
اهالی روستاهای پیرامون نمنق و دیزمار در پیامهای متعددی از «ملت آذربایجان» درخواست کمک کردهاند. آنها میگویند اگر مردم داوطلب و گروههای بومی به صحنه نرسند، بخش بزرگی از پوشش جنگلی جنوب آذربایجانشرقی نابود میشود. برخی از خانوادهها به دلیل نزدیک شدن آتش مجبور به تخلیه موقت خانههایشان شدهاند.
این وضعیت وقتی تلختر میشود که مقایسهها به میان میآید. تنها چند هفته پیش، برای مهار آتش در جنگل «الیت» استان مازندران، مجموعهای از امکانات داخلی، کمکهای بینالمللی، بالگردهای هلالاحمر و تیمهای تخصصی ظرف چند ساعت بسیج شد و عملیات با پوشش گسترده رسانهای دنبال شد. در مقابل، قرهداغ، نمنق و دیزمار—با اهمیت اکولوژیک کمتر از شمال کشور نیستند—تقریباً بدون امکانات رها شدهاند. فعالان مدنی این تفاوت را نشانهای از تبعیض ساختاری در مدیریت بحرانهای زیستمحیطی میدانند.
در حالی که شعلهها هنوز مهار نشدهاند، نگرانیها درباره فرسایش خاک، از دست رفتن ذخیرهگاه ژنتیکی منطقه و تشدید خطر خشکسالی رو به افزایش است. سکوت و بیعملی نهادهای مسئول، این آتشسوزی را از یک حادثه طبیعی به نشانهای از محرومیت تاریخی آذربایجان بدل کرده است. ادامه این وضعیت میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای آینده جنگلهای شمالغرب ایران داشته باشد.